وقتی از کارآفرینان در مورد انگیزههایشان برای راهاندازی کسبوکار سؤال میشود، اغلب به مواردی مانند «رئیس خود بودن»، «انعطافپذیری در ساعات کاری» و «تحقق یک ایده» اشاره میکنند. اما اکنون یک گزارش اقتصادی، دلیل مالی قدرتمندتری را برای این انتخاب آشکار کرده است. بر اساس تحلیل بانک فدرال رزرو مینیاپولیس که بر پایه دادههای مالیاتی و تأمین اجتماعی آمریکا بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ انجام شده، افراد خوداشتغال و صاحبان کسبوکارهای کوچک، در بلندمدت شاهد رشد درآمدی بسیار سریعتر و درآمد کل بیشتری نسبت به همتایان کارمند خود هستند.
این پژوهش با تکیه بر دادههای واقعی به جای نظرسنجی، تصویری دقیقتر از وضعیت مالی کارآفرینان ارائه میدهد و نشان میدهد که مزایای مالی، و نه صرفاً مزایای غیرمادی مانند استقلال شغلی، دلیل اصلی پایداری آنها در این مسیر پرچالش است.
رشد درآمد کارآفرینان در مقابل کارمندان
یافتههای این گزارش تفاوت قابل توجهی را در مسیر درآمدی این دو گروه نشان میدهد. یک کارآفرین ۲۵ ساله در ابتدای راه به طور متوسط سالانه ۲۷ هزار دلار (بر اساس ارزش دلار در سال ۲۰۱۲) درآمد دارد، در حالی که یک کارمند همسن او حدود ۲۹ هزار دلار دریافت میکند. اما این شکاف پس از حدود پنج سال نه تنها جبران، بلکه به نفع کارآفرین معکوس میشود.
این روند صعودی با افزایش سن ادامه مییابد به طوری که در سن ۵۵ سالگی، متوسط درآمد یک کارآفرین به ۱۳۴ هزار دلار در سال میرسد، در حالی که این رقم برای یک کارمند ۷۹ هزار دلار است. محققان همچنین اشاره میکنند که این اختلاف احتمالاً بسیار بیشتر است، زیرا این آمار پس از تعدیل درآمدهای گزارششده توسط کارآفرینان (به دلیل فرار مالیاتی احتمالی) به دست آمده است.
تصویر واقعی درآمد کارآفرینی: نابرابری در اوج
با وجود این میانگین بالا، گزارش تأکید میکند که همه صاحبان کسبوکار به این سطح از موفقیت مالی نمیرسند. در واقع، حدود ۸۰ درصد از کل درآمد شناساییشده در میان کارآفرینان، توسط گروه کوچکی کسب شده است که درآمد سالانه بالای ۱۰۰ هزار دلار دارند. این آمار نشان میدهد که بخش بزرگی از کارآفرینان درآمدی کمتر از این اقلیت موفق و حتی در مواردی کمتر از کارمندان با شرایط مشابه دارند.
یکی دیگر از نکات جالب این پژوهش، استراتژی کارآفرینان در سالهای ابتدایی است. بسیاری از آنها برای تأمین هزینههای زندگی تا زمان سودآوری کسبوکارشان، به شغل کارمندی خود ادامه میدهند یا منابع درآمدی دیگری دارند. این درآمدهای جانبی به آنها کمک میکند تا سالهای سخت اولیه را پشت سر بگذارند، حتی اگر کسبوکار اصلیشان زیانده باشد.
این گزارش در نهایت نتیجه میگیرد که برخلاف تصور رایج که مزایای غیرمالی مانند انعطافپذیری را انگیزه اصلی کارآفرینان میداند، واقعیت این است که پتانسیل کسب درآمد بسیار بالاتر در بلندمدت، مهمترین عامل برای پذیرش ریسک و سختیهای راهاندازی یک کسبوکار است.